شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اسکندر غلام زاده حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه کنار طاقچه اتاق میایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا مینشینم، ناگاه دلم میشکند و قطرههای اشک فرصت تماشا را از من میگیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را میبینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد میآورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه کنار طاقچه اتاق میایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا مینشینم، ناگاه دلم میشکند و قطرههای اشک فرصت تماشا را از من میگیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را میبینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد میآورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
غلامحسین، دومین کبوتر عشق و مهربانی بود که در تاریخ ۱۳۵۲/۲/۱۰ با گشودن چشمان خود به دنیای خاکی، عطر دلانگیز مهربانی را در کوچهباغهای باصفای مشکان پراکند و قلب خانواده مذهبی و زحمتکش خود را شادمان ساخت. کودکی را با طراوت و شادابی پشت سر نهاد و دوره ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد. در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز بود و پرتلاش. باوجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ولی نماز و روزه را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
غلامحسین، دومین کبوتر عشق و مهربانی بود که در تاریخ ۱۳۵۲/۲/۱۰ با گشودن چشمان خود به دنیای خاکی، عطر دلانگیز مهربانی را در کوچهباغهای باصفای مشکان پراکند و قلب خانواده مذهبی و زحمتکش خود را شادمان ساخت. کودکی را با طراوت و شادابی پشت سر نهاد و دوره ابتدایی را در مدرسه شهید آیت مشکان آغاز کرد. در دوران تحصیل، شاگردی ممتاز بود و پرتلاش. باوجود اینکه هنوز به سن تکلیف نرسیده بود ولی نماز و روزه را...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید غلام حسین نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد غلامحسين نقي زاده »
بسمالله الرحمن الرحیم هر ذرهذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کردم به آن ندای حسین برگرد شمع وجود هر شهید رزمجـــــو میگردم و میجویم آن سرای حسین چرا از شهادت بترسیم؟ مگر کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. خداوندا! میخواهم وصیتنامه بنویسم اما خود فکر میکنم چه بنویسم، چه بگویم، چه خطاب کنم به شما مردم مسلمان. آیا وصیتی که میکنم برای رضای توست...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلام حسین داوطلب
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسینها آنگاهکه در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسینها آنگاهکه در میدان عمل و آزمایش رویارویی حق با باطل در عرصه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران قرار گرفتند، دل به دلدار دادند و تن را در مقابل تیرهای دشمن نهادند تا دگربار شاهد کربلایی دیگر نباشند. از آن میان غلامحسین داوطلب است که ۱۳۴۲/۳/۴ در روستای مشکان نیریز در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به دین اسلام، با سرود عشق و حیات پا به عرصه هستی نهاد. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای وجودش شد...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلام حسین شمسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شقایقها خطر کردند و رفتند چه باعزت سفر کردند و رفتند نوجوان بسیجی غلامحسین شمسی، ۱۳۴۸/۸/۲ در شهرستان نیریز پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کوچههای شادخانه گذراند. ولی هیچگاه دو چیز را فراموش نکرد: دوران کودکی و کوچههای کاهگلی شادخانه. وی در اخلاق و رفتار نمونه بود و از کودکی شیفته و مجذوب تحصیل. دوره ابتدایی را در مدرسه بختگان و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) با موفقیت پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵ وارد...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شقایقها خطر کردند و رفتند چه باعزت سفر کردند و رفتند نوجوان بسیجی غلامحسین شمسی، ۱۳۴۸/۸/۲ در شهرستان نیریز پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کوچههای شادخانه گذراند. ولی هیچگاه دو چیز را فراموش نکرد: دوران کودکی و کوچههای کاهگلی شادخانه. وی در اخلاق و رفتار نمونه بود و از کودکی شیفته و مجذوب تحصیل. دوره ابتدایی را در مدرسه بختگان و راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) با موفقیت پشت سر گذاشت. سال ۱۳۶۵ وارد...
شهدا سال 57 -زندگینامه شهیده صفا حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۷ »
ستمستیزی را همواره سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. از خوشیهای زودگذر دنیا گذشته و ناملایمات چند روزه زندگی او را از رسیدن به هدفاش باز نمیداشت. شهیده، خانم صفا حقیقی، شانزدهم شهریور ماه 1313 در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی خود را تا ششم ابتدایی در دبستان آزرم نیریز و دوران متوسطه را در دبیرستان نزهت با موفقیت پشت سرگذاشت. بعد از گذشت چندین سال از زندگی خود، سنت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۷ »
ستمستیزی را همواره سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. از خوشیهای زودگذر دنیا گذشته و ناملایمات چند روزه زندگی او را از رسیدن به هدفاش باز نمیداشت. شهیده، خانم صفا حقیقی، شانزدهم شهریور ماه 1313 در شهرستان نیریز، در خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی خود را تا ششم ابتدایی در دبستان آزرم نیریز و دوران متوسطه را در دبیرستان نزهت با موفقیت پشت سرگذاشت. بعد از گذشت چندین سال از زندگی خود، سنت...
بمناسبت چهلمین روز شهادت ذبیح اله حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ذبیح الله ما سوی منا شد ذبیح الله حقیقی جان فداکرد چهل روز است رفته از بر ما چهل روز است آن سرو دلارا چهل روز است آن سرباز اسلام چهل روز است مادر در فغان است چهل روز است زیر خاک خفته ولی بنشسته اینک با شهیدان حقیقی بود سرباز حسینی ذبیح الله حقیقی کشته گردید بریده دل زخویشان و کسانش دل خواهر همی سوزد برایش توکــل این مصیبت مختــصر کــرد بقربانگاه کردستان فدا شد بخون خویش...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ذبیح الله ما سوی منا شد ذبیح الله حقیقی جان فداکرد چهل روز است رفته از بر ما چهل روز است آن سرو دلارا چهل روز است آن سرباز اسلام چهل روز است مادر در فغان است چهل روز است زیر خاک خفته ولی بنشسته اینک با شهیدان حقیقی بود سرباز حسینی ذبیح الله حقیقی کشته گردید بریده دل زخویشان و کسانش دل خواهر همی سوزد برایش توکــل این مصیبت مختــصر کــرد بقربانگاه کردستان فدا شد بخون خویش...
شهدا سال 65 -زندگینامه مفقودالاثر عباس مسلمان حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دلانگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی، قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ همراه با بهار طبیعت، در گلستان خانوادهای مذهبی و متدین غنچه عباس شکفته شد و رایحه دلانگیز وجودش همراه با عطر بهاری در فضای خانه و شهر پراکنده شد. در دامن پرمحبت مادر و سایه حمایت پدر به رشد و نمو پرداخت و همراه با فراگرفتن اصول زندگی، قوای روحی و معنوی خود را نیز تعالی بخشید. در هفتمین بهار زندگی راهی دبستان نوبنیاد شد و با تلاش و کوشش مداوم...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید ذبیح الله حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهید در اُفق دید، جز خدا را نمیبیند و سررشته کار را جز به دست عشق نمیسپارد. ذبیحالله از عاشقانی است که در اولین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز به دنیا آمد. گویی پدر دریافته بود که این نورسیده روزی ذبیح راه خدا خواهد شد، این بود که نام او را ذبیحالله نهاد و با عشق به خدا او را پرورد. برای کسب معرفت به دست استادان دبستان امیرکبیر محله سادات سپرد. دوره ابتدایی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهید در اُفق دید، جز خدا را نمیبیند و سررشته کار را جز به دست عشق نمیسپارد. ذبیحالله از عاشقانی است که در اولین روز از شهریورماه سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز به دنیا آمد. گویی پدر دریافته بود که این نورسیده روزی ذبیح راه خدا خواهد شد، این بود که نام او را ذبیحالله نهاد و با عشق به خدا او را پرورد. برای کسب معرفت به دست استادان دبستان امیرکبیر محله سادات سپرد. دوره ابتدایی را...
زندگینامه آزاده و جانباز رمضان عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجمزاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانوادهای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرتشروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه میباشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجمزاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانوادهای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرتشروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه میباشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...